یادم میاد
نشسته بودمو داشتم بهت فکر میکردم
دلم خیلی برات تنگ شده بود
بهت اس دادم
پرسیدم چیکار میکنی گلم
گفتی دارم به تو فکر میکنم
گفتم منم همینطور عزیزم
گفتم خیلی دوست دارم ماه من
گفتی ماه تویی
من ستارم
گفتم نه
گفتی چرا
گفتم من میخوام تو ماه باشی
گفتی ولی من میخوام تو ماه باشی
یادش بخیر
چقد با هم بخاطر اینکه دیگری ماه باشه دعوا کردیم
آخرش من ماه شدم و تو ستاره
ولی هیچوقت نفهمیدی
تو برای من ماه بودی
چون ماه یه دونس
تو هم برای من یه دونه ای
من میخوام یه ماه داشته باشم
نه کلی ستاره
دوست دارم
ماه من...